شماره ٢٠٣: عشق تو مرا ز من برآورد

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
عشق تو مرا ز من برآورد
بردم ز خود و ز تن درآورد
حسنت بکرشمهاى شيرين
صد شور ز جان من برآورد
عشق آمده بود بر در دل
عقل از پى دفع لشکر آورد
حسن تو رسيد با صد اعزاز
دستش بگرفت و اندر آورد
عشقت که بپاى خويش ما را
غوغاى غم تو بر سر آورد
کس را ز پدر نماند ميراث
اين واقعه ييست مادر آورد
در بحر تو غم غرقه گشتم
بنگر صدفم چه گوهر آورد
سوداى تو شاعريم آموخت
تخمى که تو کشتى اين برآورد
آن کو درمى ندارد از سيم
با سکه تو چنين زر آورد
وز طبع چو شاخ بى ثمر سيف
از بهر تو ميوه تر آورد
بيهوش شدم چو از در تو
«باد آمد و بوى عنبر آورد»



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید