شماره ٤٤٣: اى لطف تو بسى مرا کار ساخته

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى لطف تو بسى مرا کار ساخته
کارم شده زفضل تو صدبار ساخته
گر پاى سعى در سر کارم نهند خلق
بى دست لطف تو نشود کار ساخته
کار مرا که غير تو ديگر کسى نساخت
کى گردد از معونت اغيار ساخته
اندر عدم چو يک نظر از جودتو بيافت
کار دو کون گشت بيکبار ساخته
آن را که از خزانه فيض تو بهره نيست
کارش نشد بدرهم ودينار ساخته
از نعمت تو آنچه من امسال مى خورم
آن راوکيل رحمت تو پار ساخته
از خرمن عطاى تو هر آفريده يى
چون مور دانه برده وانبار ساخته
حسن قضات بر طبق روى نيکوان
در پسته طوطيان شکر بار ساخته
هر دم چو عافيت دل رنجور عشق را
درد تو نوش داروى بيمار ساخته
اى نخل بند صنع تو در باغ و بوستان
ميوه زشاخ خشک وگل از خار ساخته
ذکرت که ظلمت از دل عاقل برون برد
جان راچو چشم مطلع انوار ساخته
در محکم کلام تو هر حرف ونقطه را
علمت کتاب خانه اسرار ساخته
عراده قضاى ترا گر کسى بجهد
از بهر دفع قلعه وديوار ساخته
بيچاره درمقابل ثعبان موسوى
چون ساحر از عصاورسن مار ساخته
سيف از دل صدف صفت خود پرازگهر
صد بحر در سفينه اشعار ساخته



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید