شماره ٥٧٥: آن روى نگر بدان نکويى

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آن روى نگر بدان نکويى
پرگشته ازو جهان نکويى
اى از رخ تو خجل مه وخور
ديگر مفزا برآن نکويى
اين آمدن تو در جهان هست
در حق جهانيان نکويى
بر روى زمين نمى دهد کس
جز دررخ تو نشان نکويى
درعهد تو بر زمين چو باران
مى بارد از آسمان نکويى
ازبهر لب تو گفته ياقوت
چون لعل بصد زبان نکويى
عاشق نبود کسى که ازدل
با تو نکند بجان نکويى
بر باد مده مرا که گشتست
چون آب زتو روان نکويى
عاشق بکند بهر چه دارد
درکوى تو با سگان نکويى
درحق من اى نگار مى کن
چون کرد همى توان نکويى
دانى که همى رسد بدرويش
ازمال توانگران نکويى
از خوان خود اى توانگر حسن
در حق گدا بنان نکويى
مى کن که همى کنند مردم
با کلب باستخوان نکويى
از روى تو مى خوهم نشانى
اى روى ترا نشان نکويى
سيف از سخن تو سودها کرد
هرگز نکند زيان نکويى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید