شماره ٧٤: خبرى خواهم ازآن کوى که اعزازى هست

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خبرى خواهم ازآن کوى که اعزازى هست
از برون عرض نيازى زدرون نازى هست
گاه گاهى بدعا يکدو بساطى مى باز
عشق اين شيوه ضرور است دغا بازى هست
هاى هايى زمن اى بلبل عشرت بشنو
در مصيبتکده هم مرغ خوش آوازى هست
آتشين بال و پرم دود برآرد زقفس
گر بدانم که مرا رخصت پروازى هست
چمنى ديد وهوايى خوش وپرواز گرفت
کبک مسکين چه خبر داشت که شهبازى هست
عرفى آن زلف سبک دست کمندش گير است
مانده چين برسر چين درخم اندازى هست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید