شماره ٨٦: خاموشى من قفل نهانخانه عشق است

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خاموشى من قفل نهانخانه عشق است
افسانه من ناله مستانه عشق است
ديوانه دل من که در وفتنه زند جوش
گنجيست که آرايش ويرانه عشق است
شوريده شد از ناخن عشق اين دل صد چاک
اين زلف پريشان شده شانه عشق است
صد دشنه خورد عشق که خارى کشد ازپا
اينها گل آنست که بيگانه عشق است
از منطق حکمت بگشايد در مقصود
اينها گل آلايش افسانه عشق است
هر شمع که در انجمن دهر برافروخت
گر آتش طورست که پروانه عشق است
عرفى دل افتاده ام از کعبه چه جويى
ديريست که او فرش صنم خانه عشق است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید