شماره ١٠٨: واى که مستانه باز جعد پريشان شکست

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
واى که مستانه باز جعد پريشان شکست
ساغر لب ريز کفر برسر ايمان شکست
چون گل رخسار دوست آتش مى برفروخت
شمع شبستان گداخت رنگ گلستان شکست
چون بازل حسن دوست خوان ملامت کشيد
در دهن زخم ما عشق نمکدان شکست
بس که بعالم نماند عاقبت از عشق تو
قيمت آسودگان قدر شهيدان شکست
چاشنى داغ دل روزى هرکام نيست
ورنه لب نان عشق گبرومسلمان شکست
همت عرفى برم خوان محبت کشيد
ذرق نعيم بهشت در بن دندان شکست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید