شماره ٢٠٤: غم تو هست بعيش جهان که پردازد

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
غم تو هست بعيش جهان که پردازد
هواى تيغ تو در سر بجان که پردازد
چنين که غمزه بيک زخم ميکشد همه را
بکاو کاو دل خونچکان که پردازد
اگر لب تو نه در دل نمک فشان آيد
بتازه کردن داغ نهان که پردازد
چو حسن وناز هم آلوده خواهد وهم پاک
بقيمت گهر اين وآن که پردازد
کرشمه گشت جهانى چنانکه دل ميخواست
بگو بسوختن کشتگان که پردازد
جهانيان بغمش نيم بسمل افتادند
بچاره سازى اين نيم جان که پردازد
چنين که ما ودل وديده مست وحيرانيم
اگر غم تو نباشد بجان که پردازد
اگر نه محرم دردى طلب کند عرفى
بجست وجوى من بينشان که پردازد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید