شماره ٢٠٧: دم مردن ز شوق آنکه يار دلنواز آيد

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دم مردن ز شوق آنکه يار دلنواز آيد
رود صد بار جانم با نفس بيرون وباز آيد
نهان هر نامه عجزى که بنويسم بلطف او
روان ناگشته محرم صد جوابش پيش باز آيد
زند بر کربلا صد طعنه فردا عرصه محشر
اگر نازت بدان هنگامه با اين تر کتاز آيد
ملايک را بداغ رشک مرغان هوا سوزند
بسوى دشت هر گه باصداى طبل باز آيد
چنان معشوق را ذوقيست از همراهى عاشق
که گر محمود را گوئى بيا اول باز آيد
گذشت وعالمى از تيغ نازش نيم بسمل شد
دل سنگين دهش يارب که هم زين راه باز آيد
بناز و نعمت و حسنت مناز انديشه کن رضوان
که عرفى از بهشت درد با آن برگ و ساز آيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید