شماره ٢٧٠: از مرگ من آن عشوه نمارا که خبر کرد

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
از مرگ من آن عشوه نمارا که خبر کرد
آن فتنه ما تمزده ها را که خبر کرد
افسانه غمهاى تو گويند بنوحه
از درد دلم اهل عزا را که خبر کرد
آتش بلب افتاد نميدانم ازين درد
من بيخود ودل مست ، دعا را که خبر کرد
گويند که آشفتگئى هست در آن زلف
زين غم که فزون باد صبا را که خبر کرد
خلد از تو نگيرند شهيدان محبت
از جودتو اين مشت گدا را که خبر کرد
در صومعه زهاد نهان باده گسارند
از شيوه ما اهل ريا را که خبر کرد
عرفى بتورندان ته خم لطف نمودند
از تير گيت اهل صفا را که خبر کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید