شماره ٣٩٦: وقت آنست که افيون بشراب اندازم

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
وقت آنست که افيون بشراب اندازم
دو جهانرا بيکى جرعه خراب اندازم
دلم از صوت تذروان بهشتى نگشود
گوش بر ناله مرغان کباب اندازم
اى که بر زشتى من خنده زنى باش که من
بخرم دستى و از چهره نقاب اندازم
گل فشانند به بستر همه چون عرفى و من
مشت خس چينم در جامه خواب اندازم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید