شماره ٤١٠: اى ديده خون ببار بسويش تظر مکن

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى ديده خون ببار بسويش تظر مکن
زنهار شرمسارم از اين بيشتر مکن
اى ناله هم بتو خوشم وهم بجور يار
از من عنان متاب و در وهم اثر مکن
نازک دلى مباد که رحم آيدت بمن
زودم بکش نگاه برين چشم تر مکن
هنگام لطف او مکن اى مدعا مدد
بر داغ سينه مرهم او نيشتر مکن
ناگه بميرم امشب و يارم شود ملول
اى همنشين بساز و فغان بيشتر مکن
اى چشم گريه دوست که شرمنده توام
تا هست گريه ميل بکار دگر مکن
عرفى پيام شوق تو بيهوشى آورد
زين گفتگو دگر به نسيم سحر مکن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید