شماره ٨٢: مگير غفلت خود سهل اگر چه يک نظرست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
مگير غفلت خود سهل اگر چه يک نظرست
که تخم دوزخ عالم گداز يک شررست
ميان خرمن گل غوطه چون تواند زد؟
هنوز بلبل ما در حجاب بال و پرست
به قرب ظاهرى از وصل فيض نتوان برد
بياض چشم صدف از نديدن گهرست
شکفته باش که در حلقه رضاکيشان
جبين گشاده چو افتاد از بلا سپرست
نفس درازى بلبل دليل بيدردى است
که در جگر شکند ناله اى که با اثرست
ز حرف سخت ندارند باک بى ثمران
که سنگ را سر پيوند نخل بارورست
مريز خار به راه من اى سياه درون
که خون در آبله اهل درد نيشترست
فغان که رشته بى پا و سر نمى داند
که آب و رنگ و جودش ز پرتو گهرست
اگر چه عشق فتاده است لامکان پرواز
خيال صائب ما را بلندى دگرست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید