شماره ٩٢: زمين ز سايه ابر بهار گلپوش است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
زمين ز سايه ابر بهار گلپوش است
ز جوش لاله و گل خون خاک در جوش است
نسيم لطف بهار از شمار بيرون است
فغان که غنچه اين باغ، تنگ آغوش است
ازان جهان حلاوت همين خبر دارم
که رخنه دل هر مور، چشمه نوش است
فريب عجز مخور از ضعيف نالى خصم
که مرگ رهرو غافل ز چاه خس پوش است
دهان مار شد از حرف تلخ، گوش مرا
خوشا کسى که درين بزم پنبه در گوش است
به چشم سلسله زلف آب مى گردد
چه روشنى است که با صبح آن بناگوش است
فروغ گوهر بينش گرفته است غبار
تميز مردم اين روزگار در گوش است
در آن مقام که من قطره مى زنم صائب
غبار هستى کونين، گرد پاپوش است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید