شماره ١٢٢: خزان بيجگران نوبهار مردان است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
خزان بيجگران نوبهار مردان است
به تيغ غوطه زدن سبزه زار مردان است
جهان پر شر و شورست بحر مواجى
که لنگرش قدم پايدار مردان است
ز فوت کام جهان بر جگر بنه دندان
که پشت دست گزيدن نه کار مردان است
به سيليى که زند روزگار، خندان باش
که سکه زر کامل عيار مردان است
ربودن از دهن تيغ بوسه سيراب
شعار بيجگران نيست، کار مردان است
به شمع عاريتى نيست خاکشان محتاج
ز سوز سينه چراغ مزار مردان است
اگر چه قاف به خود چيده است تمکينى
سبک چو کاه ز کوه وقار مردان است
ستاره اى که نلرزد به خود ز بيم زوال
چراغ ديده شب زنده دار مردان است
ز زخم تيغ حوادث چو بيدلان مگريز
که دل دو نيم چو شد ذوالفقار مردان است
در آن مقام که بايد گزيد دشمن را
زبان خويش گزيدن شعار مردان است
ز صيد مردم اگر ناقصان نشاط کنند
شکار خلق نگشتن شکار مردان است
طلا شده است مس هر که در جهان صائب
ز پرتو نظر خوش عيار مردان است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید