خط تو چهره گشاى بهار آينه است
تبسمت گل جيب و کنار آينه است
ز اشتياق تماشاى خود چه خواهى کرد؟
که آه غيرت من پرده دار آينه است
هزار ميکده خون جگر تلف کرديم
هنوز چهره ما شرمسار آينه است
قسم به عشق که از فيض پاکدامانى است
که خلوت همه خوبان کنار آينه است
ملامت دل صائب ز عشق بى اثرست
هميشه حسن پرستى شعار آينه است