شماره ٢٧٥: روى ترا به زلف معنبر چه حاجت است؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
روى ترا به زلف معنبر چه حاجت است؟
اين شعله را به بال سمندر چه حاجت است؟
دربند زلف و کاکل عنبرفشان مباش
حسن ترا سياهى لشکر چه حاجت است؟
بى خال، چهره تو دل از دست مى برد
خورشيد را به يارى اختر چه حاجت است؟
شبنم به آفتاب کجا آبرو دهد؟
گوش ترا به حلقه گهر چه حاجت است؟
درياکشان مى از دل خم نوش مى کنند
آن را که ظرف هست به ساغر چه حاجت است؟
بال هما را به سايه نشينان گذاشتيم
با داغ عشق، زينت افسر چه حاجت است؟
احوال ما به تيغ تو چون آب روشن است
عرض نياز تشنه به کوثر چه حاجت است؟
هر جا که شعر صائب شيرين کلام هست
آب حيات و چشمه کوثر چه حاجت است؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید