شماره ٣٧٢: روى شکفته شاهد جان فسرده است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
روى شکفته شاهد جان فسرده است
آواز خنده شيون دلهاى مرده است
دخل تو گر چه جز نفسى چند بيش نيست
خرجت ز کيسه نفس ناشمرده است
چون غنچه اين بساط که بر خويش چيده اى
تا مى کشى نفس همه را باد برده است
سيلاب را ز سايه زمين گير مى کند
کوه غمى که در دل من پا فشرده است
صائب چو موج از خطر بحر ايمن است
هر کس عنان به دست توکل سپرده است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید