شماره ٣٩٧: با عارض تو چهره شدن کار آينه است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
با عارض تو چهره شدن کار آينه است
دولت نصيب ديده بيدار آينه است
خودبينى از سرشت بزرگان نمى رود
گر خود سکندرست گرفتار آينه است
بشکن طلسم صورت و جاويد زنده باش
آب حيات در پس ديوار آينه است
هر صبحدم به روى تو از خواب مى جهد
حسرت مرا به دولت بيدار آينه است
زنگ کدورت از دل تاريک ما نبرد
صيقل که داس سبزه زنگار آينه است
حد کسى است بر رخ او حرف خط زند؟
اين نقش را بر آب زدن کار آينه است
بى پرده مى دهد به نظر جلوه عيب را
صائب رهين منت سرشار آينه است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید