شماره ٤٢٦: اى بوالفضول شکوه ز جور زمانه چيست؟
اى بوالفضول شکوه ز جور زمانه چيست؟
اى اسب خام، سرکشى از تازيانه چيست؟
چون هر چه مى رسد به تو از کرده هاى توست
جرم فلک کدام و گناه زمانه چيست؟
در گلشنى که خرمن گل مى رود به باد
دلبستگى به خار و خس آشيانه چيست؟
اى خضر، غير داغ عزيزان و دوستان
حاصل ترا ز زندگى جاودانه چيست؟
خاک مراد نيست به جز آستان عشق
رفتن به طوف کعبه ازين آستانه چيست؟
چون در ميان کنار گرفتن ميسرست
از حسرت کنار، غم بيکرانه چيست؟
بس نيست رطل خواب گران، مستى ترا؟
ديگر مى صبوح و شراب شبانه چيست؟
دام است ريشه دانه اين پر فريب را
از خرمن سپهر تمناى دانه چيست؟
پهلو به خاک تيره نهادى و از غرور
نشناختى چو تير هوايى نشانه چيست
چشم تو فارغ است ز عرض نياز ما
در خواب ناز رفته چه داند فسانه چيست؟
صائب مجو کدورت خاطر ز عارفان
غير از صفاى وقت در آيينه خانه چيست؟
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده