شماره ٤٩٩: کام از جهان دون به هوس مى توان گرفت

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
کام از جهان دون به هوس مى توان گرفت
اين شهد ريزه را به مگس مى توان گرفت
در عشق، فيض چاک گريبان غنچه را
از رخنه هاى دام و قفس مى توان گرفت
غيرت اگر قرار به عاجز کشى دهد
دامان گل ز پنجه خس مى توان گرفت
دست از فروغ باده اگر در حنا بود
تيغ برهنه را ز عسس مى توان گرفت
امروز نيست غير دل بى غبار ما
آيينه اى که پيش نفس مى توان گرفت
دوران خط رسيد و تو از حرص دلبرى
نشناختى که دل ز چه کس مى توان گرفت
چون صبح اگر عزيمت صادق مدد کند
آفاق را به يک دو نفس مى توان گرفت
با هرزه گو درآى ز راه ملايمت
صائب به پنبه حلق جرس مى توان گرفت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید