از نظر هرگز خيالش دور نيست
يک نفس درياى ما بى شور نيست
در دهان اژدهاى خم رود
مست بى پرواتر از مخمور نيست
خنده بر برق تجلى مى زند
خانه دل چون بناى طور نيست
نيست در فرمان بدگويان زبان
اختيار نيش با زنبور نيست
گر ندارد سکته چين بر جبين
بيت ابروى تو چون مشهور نيست؟