شماره ۸٧٣: اى معدن دلدارى جز تو که کند يارى

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى معدن دلدارى جز تو که کند يارى
اى مشترى زارى جز تو که کند يارى
در راه تو ميپويم يارى ز تو ميجويم
خالق توئى و بارى جز تو که کند يارى
افغان کنم و زارى شايد که تو رحم آرى
ور رحم نمى يارى جز تو که کند يارى
جان را بغمت بستم جان را بتو پيوستم
اى منبع غمخوارى جز تو که کند يارى
بر خاک درت گريم افزون ز سحاب و يم
گر تو نخرى زارى جز تو که کند يارى
از درگهت اى دلدار محروم مرانم زار
گر تو کنيم خوارى جز تو که کند يارى
(فيض) آمده با عصيان دارد طمع غفران
ستارى و غفارى جز تو که کند يارى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید