شماره ۸٧٨: اى نسخه اصل خوبى و رعنائى

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى نسخه اصل خوبى و رعنائى
سرچشمه آبروى هر زيبائى
روشن بود از جمال تو هر دو جهان
پنهانى تو ز غايت پيدائى
اى حسن تو مجموعه هر نيکوئى
وى هر دو جهان ز عشق تو شيدائى
خورشيد سراسيمه شوق رويت
سرگشته کويت فلک مينائى
بدر از غم تو هلال گردد هر مه
کيوان کندت چه چاکران لالائى
تير و ناهيد و مشترى و بهرام
جوياى تو اندر فلک پيمائى
آب و باد و زمين و آتش هر يک
سرکرده قدم ترا کند جويائى
هر جا نورى غمت بجان بگزيده
واندر طلب تو باشدش پويائى
مرغ سحر از درد تو دارد افغان
وز عشق تو عندليب شد شيدائى
از فرقت تو فاخته گويد کو کو
وز بهر تو ميزند نوا مامائى
از درد تو غنچه را بود تنگدلى
داغ تو بلاله داده خون يالائى
خون در دل نافه بوى زلفت کرده
از چشم تو آهوان شده صحرائى
نگذاشته داغ تو دلى را بى درد
سوداى تو کرده عالمى سودائى
(فيض) از غم عشقت همه شب نالانست
روزى بود از دلش گره بگشائى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید