شماره ١١٠: بيا بيا که مرا با تو ماجرائى هست

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بيا بيا که مرا با تو ماجرائى هست
مرو مرو که ترا نيز مدعائى هست
بيا بيا که هنوزم نفس در آمدنست
ببار بر سر من گر دگر بلائى هست
بکش بکش که نهم خنجر ترا گردن
کشم کشم دگرت نيز اگر جفائى هست
بکن بکن بمن خسته آنچه نتوان کرد
بجز دوا اگر اين درد را دوائى هست
بکن بکن که جفاى ترا نهادم سر
مکن وفا و مروت گرت وفائى هست
ممان ممان ز من خسته هيچ رسم و اثر
بکن ز بيخ و بنم عشق را جزائى هست
بگو بگو بوصالت که سخت سوگنديست
شب فراق ترا هيچ انتهائى هست
وفاى وعده ندارد طمع ز خوى تو (فيض)
مرا بس است گرت وعده وفائى هست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید