شماره ٢٥٤: جور ز حد ببر مگو جور زياد ميشود

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
جور ز حد ببر مگو جور زياد ميشود
از نظرى بروى تو جور تو داد ميشود
جور و جفا ز تو رواست هر چه تو ميکنى بجاست
گر تو همه وفا شوى حسن کساد ميشود
جور و وفا بهم خوش و مهر و جفا بهم نکوست
هست جفا صلاح حسن گرنه فساد ميشود
لطف نهان بجلوه آر تا برود دلم ز کار
حسن چو جلوه ميکند عشق زياد ميشود
نيست مرا بجز تو کس مونس من توئى و بس
غم بدلم چو ميرسد دل بتو شاد ميشود
برگ و نواى من توئى باد صباى من توئى
عقده غنچه دلم از تو گشاد ميشود
چون تو بياد آئيم خود بروم ز ياد خود
(فيض) در آن زمان همه معنى ياد ميشود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید