خوش آنکه کشتگان غمش را ندا کنند
تا وعده هاى اهل وفا را وفا کنند
آن دم که دوست گويد اى کشتگان من
از لذت خطاب ندانم چها کنند
در شور و وجد و رقص درآيند عاشقان
از شوق دوست جامه جان را قبا کنند
آن دم که دوست پرسش بيمار خود کند
دردش يکان يکان همه کار دوا کنند
سر گر بپاى دوست فشانند عاشقان
هردم براى دادن جان جان فدا کنند
عشاق اگر الست دگر بشنوند ازو
بيخود شوند و تا بقيامت بلى کنند
گر (فيض) محو دوست شود حالت نماز
کروبيان قدس باو اقتدا کنند