شماره ٣٧٤: دل را غمگين نمى توان کرد

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دل را غمگين نمى توان کرد
غمگين را تمکين نمى توان کرد
تلخست جهان به غير عشقت
کامى شيرين نمى توان کرد
عشق تو بجان خريد اى دوست
سودا به از اين نمى توان کرد
ز آمد شد غير پاک کردم
دل را چرکين نمى توان کرد
دل منزل دوست است در وى
غيرى تمکين نمى توان کرد
غم را شادى حساب کردم
جان را غمگين نمى توان کرد
از هر که جفا کند بريدم
با دوست چنين نمى توان کرد
گر صبر توان ز ماه رويان
زان زهره جبين نمى توان کرد
جان و دل و دين فداش کردم
در عشق جز اين نمى توان کرد
جز در ره وصل دوستان (فيض)
ترک دل و دين نمى توان کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید