شماره ٤٩٦: عالم چو خاتميست که اين است عشق قص

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
عالم چو خاتميست که اين است عشق قص
از قصهاست قصه عشق احسن القصص
حق در کلام خويش بآيات مستبين
در شأن عشق و رتبه عاليش کرد نص
ارواح ما ز عالم قدسست و کان عشق
محبوس در بدن شده کالطير فى القفص
روزى چو کرد حصه مقسم قرار داد
خون جگر وظيفه عشاق زان حصص
بس دور شد که دور فتاديم زاصل خويش
طول النوى بحر عنا هذه الغصص
عاشق فناى خويش طلب ميکند مدام
اهل عزيمتست نميجويد او رخص
از دست عشق جان نبرد (فيض) از آنکه نيست
در خيل اهل عشق از او هيچکس اخص



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید