شماره ٥٢٨: فداى دوست نکرديم جان و دل صد حيف

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
فداى دوست نکرديم جان و دل صد حيف
ز اختيار نرستيم ز آب و گل صد حيف
ز عشق حق نزديم آتشى بجان نفسى
هميشه ز آتش ديويم مشتعل صد حيف
بکام دوست نبوديم يک نفس صد آه
رسيد دشمن آخر بکام دل صد حيف
جهاز عقبى باقى نمى کنيم دمى
بکار دنيى فانيم مشتغل صد حيف
گذشت عمر نکرديم از سر اخلاص
عبادتى که زند سر ز نور دل صد حيف
نيافت آينه دل صفا ز صيقل ما
بماند در دل ما زنگ زآب و گل صد حيف
دل از پى هوس و دست رفت از پى دل
بکار دوست نداريم دست و دل صد حيف
بروز داورى از کردهاى خود باشيم
بنزد دوست چه شرمنده و خجل صد حيف
براه دوست نرفتى و عمر رفت اى (فيض)
نکرد روح عزيزان ترا بحل صد حيف



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید