شماره ٥٣٠: ز عشق جوى کرامت ز عشق جوى شرف

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ز عشق جوى کرامت ز عشق جوى شرف
بغير عشق نباشد رهى بهيچ طرف
بغير عشق مکن هيچ کار اگر بکنى
غرامتست و ندامت تحسر است و اسف
بعشق کوش که فخر است عشق مردان را
مفاخران نرسد شان بغير عشق صلف
بکوش تا که کند عشق رخنه در دل تو
ز سينه ساز براى خدنگ عشق هدف
بغير عشق منه دل که زود برگيرى
بغير عشق مکن نقد عمر خويش تلف
بهر طرف بمپوى و عنان بعشق سپار
برد ترا بهمان ره که رفت شاه نجف
ز من شنو سخن راست يار در دل ماست
بعشق کوش و برون آور اين گهر ز صدف
اگر تو غوص کنى در بحار گفته (فيض)
سفينه پر کنى از در که آوريش بکف



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید