شماره ٦٥٥: طرفى نبستم زين جهان استغفر الله العظيم

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
طرفى نبستم زين جهان استغفر الله العظيم
خسبيدم و شد کاروان استغفر الله العظيم
عمر عزيزم شد تلف اندر پى آب و علف
کارى نکردم بهر جان استغفر الله العظيم
زين پس مگر سودى کنم تدبير بهبودى کنم
بگذشتها خود شد زيان استغفر الله العظيم
بيحد گناهان کرده ام بس جور و طغيان کرده ام
زين جرمهاى بيکران استغفر الله العظيم
با اين و آن گشتم بسى بردم بسر با هر کسى
طرفى نبستم زين و آن استغفر الله العظيم
هر چند جويم من کنار زين عالم ناپايدار
تقديرم آرد در ميان استغفر الله العظيم
هى هى نميدانم چرا افتادم اندر اين بلا
اين نکته شد بر من نهان استغفر الله العظيم
جان ميرود سوى علا تن ميرود سوى بلا
از امتزاج اين و آن استغفر الله العظيم
گاهى رهم دنيى زند گه سدره عقبى شود
هم زين جهان هم زآن جهان استغفر الله العظيم
هر دم شوم تا دم دگر گيرم گناهان را ز سر
يارب انت المستعان استغفر الله العظيم
از بس زدم بر توبه سنگ شد توبه من عار و ننگ
از اصل جرم و جبر آن استغفر الله العظيم
از بس زدم بر توبه راه شد توبه بدتر از گناه
هر دم هم از اين هم ز آن استغفر الله العظيم
زين عقدهاى سست و مست زين توبهاى نادرست
لحظه بلحظه آن به آن استغفر الله العظيم
ده بار و صد بار و هزار اى (فيض) کم باشد بيار
هر دم جهان اندر جهان استغفر الله العظيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید