شماره ٦٧٨: خوش آنکه بعشق تو گرفتار بميرم

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خوش آنکه بعشق تو گرفتار بميرم
بيدار درين منزل خونخوار بميرم
زين خوابگه بى خبران زنده برآيم
واقف ز سراپرده اسرار بميرم
مستغرق ديدار شده در بر جانان
آسوده ز اقرار و ز انکار بميرم
در سر هوس ساقى و در دست مى لعل
در پاى خم و خانه خمار بميرم
کارى چو به از خدمت معشوقه و مى نيست
ساقى مددى کن که درين کار بميرم
بشتاب و بده يکدو سه ساغر ز پى هم
مپسند که در ميکده هشيار بميرم
خونين جگر و خسته دل و محنت هجران
جانا تو پسندى که چنين زار بميرم
آن يار بکس رخ ننمايد چه توان کرد
بگذار که در حسرت ديدار بميرم
گفتار خود اى (فيض) بکردار بيارا
مگذار که در زخرف گفتار بميرم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید