شماره ٣٥: در جهان هيچ سينه بى غم نيست

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
در جهان هيچ سينه بى غم نيست
غمگسارى ز کيميا کم نيست
خستگى هاى سينه را نونو
خاک پر کن که جاى مرهم نيست
دم سرد از دهان بر آه جگر
بازگردان که يار همدم نيست
هيچ يک خوشه وفا امروز
در همه کشتزار آدم نيست
کشت هاى نياز خشک بماند
کابرهاى اميد را نم نيست
به نواله هزار محرم هست
به گه ناله نيم محرم نيست
گر بنالى به دوستى گويد
هان خدا عافيت دهد، غم نيست
دانى آسوده کيست در عالم؟
آنکه مقبول اهل عالم نيست
هست سالى دو روز شادى خلق
چون نکو بنگرى همان هم نيست
زانکه يک عيد نيست در علام
که در او صد هزار ماتم نيست
خيز خاقانيا ز خوان جهان
که جهان ميزبان خرم نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید