خطى بر سوسن از عنبر کشيدى
سر خورشيد در چنبر کشيدى
همه خط هاى خوبان جهان را
به خط خود قلم بر سر کشيدى
کنار نسترن پر سبزه کردى
پر طوطى سوى شکر کشيدى
مگر فهرست نيکوئى است آن خط
که بى پرگار و بى مسطر کشيدى
به گرد خرمن ماه از خط سبز
ز صد قوس و قزح خوش تر کشيدى
ز زلفت بس نبود اين ترک تازى
که هندوى دگررا برکشيدى
تو بر خاقانى بيچاره دايم
گهى تيغ و گهى خنجر کشيدى