شماره ٣٨٥: در عشق، فتوح چيست؟ دانى
غزلستان ::
خاقانی ::
غزلیات
در عشق، فتوح چيست؟ دانى
از دوست کرشمه نهانى
بينى ز کمان کشان غمزه
ترکان که کمين گشاى خوانى
گوئى که ز عشق او نشان ده
کس داد نشان ز بى نشانى
سرنامه عشق کشتن آمد
سرنامه خلق زندگانى
گفتم به خيال او که آوخ
من دل سبکم تو جان گرانى
دل گم شده ام کجا ندانم
جاى دل گم شده تو دانى
خاقانى تو مزن ازين دم
کاين دم گهرى است آسمانى
نظرات نوشته شده