شماره ١٨: گر تو مرد موحدى اى يار

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
گر تو مرد موحدى اى يار
کى درآيد به چشم تو اغيار
جام توحيد نوش شادى ما
تا که گردى ز عمر برخوردار
تو به کثرت چنين گرفتارى
دم ز توحيد مى زنى هشدار
جام گيتى نما به دست آور
نظرى کن به مجمع انوار
همه عالم خزانه عشق است
خازنش بين و مخزن اسرار
دردى درد نوش رندانه
دل بيمار مى کنش تيمار
نعمت الله مدام سرمست است
در خرابات همدم خمار



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید