شماره ٣٩٦: غرقه آب و آب مى جويم

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
غرقه آب و آب مى جويم
در تحير که بحر يا جويم
اين عجب بين که عاشق خويشم
عين مطلوب و طالب اويم
پير خمارم و به جرعه مى
خرقه خود مدام مى شويم
در خرابات عشق مست خراب
سخن عاشقانه مى گويم
آمدم مست بر سر ميدان
عشق چوگان و عالمى گويم
بلبل گلستان معشوقم
گل گلزار عشق مى بويم
نعمت الله حق است از آن شب و روز
من حق خويشتن از او جويم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید