شماره ٤٧١: چشم بگشا و جمال او ببين

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
چشم بگشا و جمال او ببين
نور روى او به او نيکو ببين
جام و مى با همدگر خوش مى نگر
صورت و معنى اين هر دو ببين
جام ما باشد حباب و آب مى
سوبسو گردد روان هر سو ببين
صد هزار آيينه دارد يار من
در همه آيينه آن يک رو ببين
دامن دلق توئى را پاره کن
يوسف و پيراهن يکتو ببين
روى او بينم به نور روى او
من چنين مى بينم او را تو ببين
سيدم آئينه گيتى نماست
هر چه مى خواهى به نور او ببين



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید