شماره ٤٨١: نور رويش به چشم او مى بين

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
نور رويش به چشم او مى بين
گل وصلش بدست او مى چين
از سر و جان روان چو ما برخيز
جاودان پيش عاشقان بنشين
ما حبابيم و عين ما آب است
نظرى کن به عين ما مى بين
دين ما انقياد محبوب است
به ازين دين ما که دارد دين
چين زلفش صبا دهد بر باد
اين خطا بين که مى رود در چين
عشق مست است و عقل مخمور است
کى کند عشق عقل را تمکين
ذوق سيد حيات مى بخشد
تا ابد باد ذوق او آمين



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید