گفته عاشقان به جان بشنو
اين چنين گفته آنچنان بشنو
با تو گويم حکايت مستان
بشنو از قول عاشقان بشنو
نوش کن جام مى که نوشت باد
با تو گفتم ز جان به جان بشنو
از سر ذوق گفته ام سخنى
اين معانى از آن بيان بشنو
مى و جام و حريف و ساقى اوست
دو مگو کان يکى است آن بشنو
از کنار نگار اگر پرسى
در کنار آى و از ميان بشنو
سخن سيدم روان مى خوان
آه جانسوز عاشقان بشنو