شماره ٧٢٥: اى که مى گوئى که هستم از منى

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى که مى گوئى که هستم از منى
از منى بگذر که اين دم با منى
آدمى زان پيش کايد در وجود
معنيش جان بود و در صورت منى
از منى بگذر چو مردان خدا
کز منى پيدا شود مرد و زنى
سرورى يابى چو سرداران عشق
گر به پاى عاشقان سرافکنى
جان تو چون يوسف و تن پيرهن
يوسف مصرى نه اين پيراهنى
چون ز هر دل روزنى با حق بود
خاطر مورى سزد گر نشکنى
نعمت الله جو که تا يابى مراد
بگذر از دنيا که دون است و دنى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید