درآ در خلوت خاص الهى
طلب کن در دل ما گنج شاهى
بيا و رنگ بى رنگى به دست آر
چه کار آيد سفيدى و سياهى
در اين دريا خوشى بر ما بسربر
بجو از عين ما ما را کماهى
گداى حضرت سلطان ما شو
اگر خواهى که يابى پادشاهى
به غير او نجويد همت ما
بجو از همت ما هرچه خواهى
خرابات است و ما مست خرابيم
دهد بر ذوق ما ساقى گواهى
نشان آل دارد نعمت الله
گرفته نامش از مه تا به ماهى