شماره ٤٩: حال خود چون به تو اى غنچه دهن عرض کنم؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
حال خود چون به تو اى غنچه دهن عرض کنم؟
به زبانى که ندارم چه سخن عرض کنم؟
چون بغير از تو سخن را نبود دادرسى
سخن خود به که از اهل سخن عرض کنم؟
درد خود را زمسيحا نتوان داشت نهان
سرتويي، درد سر خود به که من عرض کنم؟
سخن بوسه که جنگ است گل پيشرسش
به چه اميد من اى غنچه دهن عرض کنم؟
آرزويى که گره در دل گستاخ من است
ادب اين است که با تيغ و کفن عرض کنم
موميايى ز دل سنگ برون مى آيد
شکوه خود به که اى عهدشکن عرض کنم؟
محرم راز چو در دايره امکان نيست
رخصتم ده که به آن چاه ذقن عرض کنم
گر به طومار شکايت نتوانى پرداخت
آنقدر باش که من يک دو سخن عرض کنم
گل نفس سوخته از شاخ برآيد صائب
گر تهيدستى خود را به چمن عرض کنم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید