شماره ١٢٧: به لب نمى رسد از ضعف آه شبگيرم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
به لب نمى رسد از ضعف آه شبگيرم
ز بار دل چو کمان، خانه مى کند تيرم
ز بس گداختگى در نظر نمى آيم
مگر به موى ميان کرده اند تصويرم
چه بوريا همه تن استخوان نما شده ام
هما ز سايه خود مى کشد به زنجيرم
گذشته است به تعمير دل مدار مرا
نمى شود نکند روزگار تعميرم
ز نقشهاى مخالف همين خبر دارم
که همچو موم گرفتار دست تقديرم
چنين که سرکشى از شست من برون جسته است
به حيرتم که چسان گرد مى کند تيرم
نظر ز ديدن من همچو دود مى پوشند
مس سياه دلان را اگر چه اکسيرم
خدنگ ناله من بى کمان سبکسرست
نمى پرد به پر و بال ديگران تيرم
جواب آن غزل است اين که ميرشوقى گفت
چو شير از دو طرف مى کشند زنجيرم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید