شماره ٢١١: آن بختم از کجاست سخن زان دهن کشم؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
آن بختم از کجاست سخن زان دهن کشم؟
اين بس که گاهى از قلم او سخن کشم
باد خزان که خار به چشمش شکسته باد!
نگذاشت همچو غنچه نفس در چمن کشم
مرغى به آشيانه خود خار اگر برد
صد ناله غريب ز شوق وطن کشم
از بوسه غير دلزده گرديده است و من
در فکر اين که چون زلب او سخن کشم
تيغ اجل دو دست مرا گر قلم کند
مشق جنون همان به بياض کفن کشم
خون از دماغ غنچه تصوير گل کند
در محفلى که شانه به زلف سخن کشم
صائب زبس که دست زعالم کشيده ام
شرم آيدم که دست به زلف سخن کشم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید