شماره ٢٧٦: ما در شکست گوهر يکدانه خوديم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
ما در شکست گوهر يکدانه خوديم
سنگ ملامت دل ديوانه خوديم
چون بلبل از ترانه خود مست مى شويم
ما غافلان به خواب ز افسانه خوديم
در خون نشسته ايم ز رنگينى خيال
چون لاله دل سياه ز پيمانه خوديم
از پاس آشنايى احباب فارغيم
ممنون وحشت دل بيگانه خوديم
گيريم گل در آب به تعمير ديگران
هر چند سيل گوشه ويرانه خوديم
چون تاک در بريدن خود فتح باب ماست
باران طلب ز گريه مستانه خوديم
ما را غرور راهنما نيست راهزن
بيت الحرام خلق و صنمخانه خوديم
چون غنچه نيست از دگران فتح باب ما
منت پذير همت مردانه خوديم
دست فلک کبود شد از گوشمال و ما
مشغول خاکبازى طفلانه خوديم
ما چون کمال ز گوشه نشينى درين بساط
هر جا رويم معتکف خانه خوديم
صائب شده است برق حوادث چراغ ما
تا خوشه چين خرمن بى دانه خوديم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید