شماره ٢٩٦: افزود گرانبارى غفلت ز شتابم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
افزود گرانبارى غفلت ز شتابم
شد آبله پاى طلب پرده خوابم
آن سوخته جانم که به هر سوى دواند
مانند سگ هرزه مرس موج سرابم
خونابه اشک است مرا باده گلرنگ
هر چند جهان مست شد از بوى کبابم
در مشرب من تلخ مى آب حيات است
از چشمه کوثر نتوان راند به آبم
افسوس بودحاصل تخمى که مرا هست
در شوره زمين صرف شود اشک سحابم
نوميد نيم از کرم پير خرابات
در بحر شکسته است سبو همچو حبابم
چون صبح شمرده است نفس در جگر من
نقدست ز روشن گهرى روز حسابم
طول املم بسته به زنجير اقامت
هر چند چو اوراق خزان پا به رکابم
صائب دگر از هوش و خرد طرف نبندد
هر کس دهنى تلخ کند از مى نابم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید