شماره ٣٦٥: از عزيزان رفته رفته شد تهى اين خاکدان

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
از عزيزان رفته رفته شد تهى اين خاکدان
يک تن از آيندگان نگرفت جاى رفتگان
عالم از اهل سعادت يک قلم خالى شده است
زان همايون طايران مانده است مشتى استخوان
نيست جز سنگ مزار از نامداران بر زمين
نقش پايى چند بر جا مانده است از کاروان
زير گردون راست کيشان را نمى باشد قرار
منزل آسايش تيرست بيرون از کمان
باز مى گردد به جان بى نفس سوى عدم
هر که در ملک وجود آيد ز روشن گوهران
ما به اين ده روزه عمر از زندگى سير آمديم
خضر چون تن داد، حيرانم، به عمر جاودان؟
پيش ازين بر رفتگان افسوس مى خوردند خلق
مى خورند افسوس در ايام ما بر ماندگان
مستى غفلت شعور از خلق صائب برده است
تا که پيش از مرگ برخيزد ازين خواب گران؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید