شماره ٣٧٣: خاک را دامان پر زر مى کند فصل خزان

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
خاک را دامان پر زر مى کند فصل خزان
بادها را کيمياگر مى کند فصل خزان
شاخساران را به رنگ عود برمى آورد
برگها را صندل تر مى کند فصل خزان
طوطيان سبزپوش عالم ايجاد را
حله طاوس در بر مى کند فصل خزان
از رخ زرين، بساط خاک را در يک نفس
آسمان پر ز اختر مى کند فصل خزان
مى پرد چون نامه اعمال، برگ از شاخسار
باغ را صحراى محشر مى کند فصل خزان
رتبه ريزش بود بالاتر از اندوختن
از بهاران جلوه خوشتر مى کند فصل خزان
برگ را چون ميوه هاى پخته مى ريزد به خاک
پاى خواب آلود را پر مى کند فصل خزان
بوسه بر دستش، که از نقش و نگار دلفريب
برگها را دست دلبر مى کند فصل خزان
گر چه از دست زر افشانش زمين کان طلاست
خرقه صد پاره در بر مى کند فصل خزان
از رخ چون زعفران، چين جبين خاک را
خنده رو چون سکه زر مى کند فصل خزان
در کهنسالى عيار فکرها روشنترست
آبها را پاک گوهر مى کند فصل خزان
شوق آتش را هواى سرد، دامان صباست
رغبت مى را فزونتر مى کند فصل خزان
مى کند از پيکر بستان لباس عاريت
برگ پوشان را قلندر مى کند فصل خزان
بر اميد خط پاکى از جهان رنگ و بو
هر چه دارد خرج دفتر مى کند فصل خزان
مى زند بتخانه گلزار را بر يکدگر
کار ابراهيم آزر مى کند فصل خزان
برگها را مى کند در کف زدن بى اختيار
چون سماع بيخودى سر مى کند فصل خزان
گر چنين از آه سرد آتش زند در بوستان
عندليبان را سمندر مى کند فصل خزان
از برات عيش، صائب دامان آفاق را
با پريشانى توانگر مى کند فصل خزان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید