شماره ٤٠٠: دل به حرف پوچ تا کى شاد خواهى ساختن؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
دل به حرف پوچ تا کى شاد خواهى ساختن؟
مصحف خود چند کاغذ باد خواهى ساختن؟
مى کند موج حوادث رخنه چون جوهر در او
گر حصار خانه از فولاد خواهى ساختن
خاکمالت مى دهد چرخ مقوس همچو تير
شهپر خود گر ز برق و باد خواهى ساختن
بال پرواز مرا اول به يکديگر شکن
گر مرا از دام خود آزاد خواهى ساختن
بر لب بام آفتابت از غبار خط رسيد
کى دل ويران من آباد خواهى ساختن؟
خنده اى بر روى من کن در زمان زندگى
اين که بعد از مرگ روحم شاد خواهى ساختن
پرده اى از عفو بر روى گناه من بپوش
روز محشر گر مرا ايجاد خواهى ساختن
گر مرا سازى خراب از جلوه مستانه اى
کعبه اى اى سنگدل آباد خواهى ساختن
دست از تعمير تن بردار صائب، تا به کى
بر سر ريگ روان بنياد خواهى ساختن؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید